آقا محمدمهدی گلآقا محمدمهدی گل، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

میوه دل مامان و بابا

اقدام و حس مادر شدن

1392/7/25 15:51
نویسنده : فاطمه مهدوی
222 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عضو جدید ما

این رو که دارم مینویسم91/12/5 شب رفتم مطب دکتر سید معصومه هاشمی واسه سونو، دکتر بهم گفت کاملا سالم هستی و میتونی اقدام کنی منم کلی ذوق کردملبخندکه میتونم شانس مادر شدن را امتحان کنم. زود رفتم خونه و وخودمم را واسه اقدام آماده کردم....

سه شنبه 12/23 که موعد پری من بود گفتم برم یه بی بی چک بردارم شاید فرجی شده باشه.وقتی واسه نماز صبح بیدار شدم سریع بی بی چک را برداشتم و رفتم wc چشمتون روز بد نبینه وقتی خط اول پررنگ شد و دومی نشد قطره های باران از چشمم سرازیر شدگریهگفتم خداجون یعنی من لیاقت مادر شدن ندارم یعنی حالا حالا باید توی صف انتظار بشینم نه من نمیتونم طاقت ندارم. تو دلم گفتم شهید حسین خرازی شما که قول دادید چرا......داشتم از wc میومدم بیرون که یکدفعه چشمم به بی بی چک افتاد یعنی درست دیدم خواب نیستم خط دوم پررنگ شده یعنی نمیخوام منتظر بمونم یعنی بار اول گرفته یعنی من مادر شدم..بلند بلند صدای همسری زدم که بیا وشاهد پدر شدنت باش از امروز بابا شدی عزیزمممممقلب

روز چهارشنبه 12/24صبح رفتم آزمایشگاه که ببینم حتمی حتمی باردارم آخه واسه دکتر جواب آز مهم ، گفت ساعت 13 بیا من رفتم خونه وبه همسری زنگ زدم که بیاد و برگه را ببره واسه جواب تا همسری اومد و رفت واسه جواب. ساعت مثل خیلی کند میرفت جلو دلهره استرس اضطراب نکنه اشتباه شده خودم را با نی نی سایت مشغول میکردم تا زودتر بگذره تا اینکه سر ساعت14:5 همسری با یه شاخه گل رز قرمز استقبال من اومدماچ

خدا جونم بابت هدیه ای که به من دادی تشکر میکنم از اینکه نذاشتی منتطر بمونم و باراول نی نی بهم دادی سپاس گزارم...

این بود حس مادر شدن و پدر شدن....

انشا... روزی بقیه.

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)